صبح از رویای شیرینت پا میشی و میبینی زندگیو که بهت تحمیل شده 
میبینی که همه چیو از دست دادی خودت موندی خودت رویای های قشنگت فقط ذهنتن 
مثلا از مردمک چشمای تو که بهشون زل زدم می رسم به اتاق تاریکم بیدار شدم 
و یادم میاد چیزی که سرم اومده من موندم و دنیایی که ویران شده من همه چیزو از دست دادم 
این جهنم زندگیمه

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان معرفی کالا لاله رمان ماکانی گره دستگاه های حضور و غیاب آرمان سیمرغ پارسیان دانلود برای شما تیزهوشان و نمونه دولتی موسسه پژوهشگران جوان نانو فرش و تابلو فرش ماشینی کاشان مسافر مهتاب