دیروز روز نظافت مادر و پسری بود. صبح موهامو شونه زدم، دیدم کمی بلند شده، قیچی آوردم و کوتاه کردم موهامو. بعدش آینه آوردم و ابروهامو اصلاح کردم و صورتمو تمیز کردم. بعد از ظهر محمد مهدی که از خواب بیدار شد، تصمیم گرفتم موهاشو کوتاه کنم چون خیلی بلند شده بود. رفتم قیچی و شونه شو آوردم و شروع کردم ب قیچی زدن موهاش. انقد موهاش خوشکل شده که خدا میدونه،انگار رفته سلمونی مردونه :)) دیدم موهاش روی لباسا و گردنش ریخته، باز تصمیم گرفتم ببرمش حموم که موها از رو تنشموهاش ,آوردم ,قیچی ,تصمیم گرفتم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی صلوات تخفیف دونی تاپ دیجیت سئو وب طراحی فروشگاه معرفی اجناس ارزان موزیک خفن مجله مد و پوشاک آقایان کلینیک لاغری خوبشو فروشگاه سایت بلاگ بیست